با سلام خدمت کاربران در صورتی که با خطای سیستم پرداخت بانکی مواجه شدید از طریق کارت به کارت (6037997535328901 بانک ملی ناصر خنجری ) مقاله خود را دریافت کنید (تا مشکل رفع گردد).
ردیف | عنوان | نوع |
---|---|---|
1 |
برنامهریزی برای بداههنوازی؟ نقش استدلال در فرایند استراتژی: شواهدی از مالزی
سال انتشار: 2018 - تعداد صفحات فایل pdf انگلیسی: 22 - تعداد صفحات فایل doc فارسی: 34 در متون و مقالات فرایند استراتژی، برنامهریزی و بداههنوازی به عنوان جهت گیریهای متناوب تصمیمگیری شناخته میشوند، اینها توسط دو بستر شناختی موازی اجرا میشوند: منطق و شهود، اما آیا میتوان آنها را منطقی یا شهودی در فرایند استراتژی، هماهنگ نمود؟ مدیران استراتژی ممکن است مجبور به انتخاب از میان طرح یا بداههسازی نشوند، بلکه نیاز است تمرکز پژوهشها را از اینگونه مصالحهها به تفکر تناقضی تغییر دهند. ما براساس دادههای نظرسنجی برگرفته از شرکتهای تحقیقاتی ژرفانگر مالزیایی، نحوهی توسعهی راهبرد از طریق استدلال استراتژی مدیران تحت شرایط احتمالی بیرونی (تلاطم بازار) و داخلی (مرکزگرایی، سطح مدیریت) را بررسی نمودیم. در مقابل فرضیات رایج در متون و مقالات مدیریت، دریافتیم که هم استدلال منطقی و هم شهودی میتواند محرکی برای برنامهریزی و بداههنوازی برای شرکتها در اقتصادهای نوظهور باشد، این یک سری اثرات تعدیل مثبت اضافی در سطح مدیریت و مرکزگرایی را نیز به همراه دارد. شرکتهایی که همزمان به سطوح بالاتر برنامهریزی و بداههنوازی دست مییابند، عقلانیت بسیار بالاتری نسبت به گروه دارای سطح بالای برنامهریزی یا گروه دارای سطح بالای بداههنوازی دارند. این یافتهها، پژوهشهای فرآیند استراتژی را بسط میدهند، اینها نشان میدهند شرکتها در اقتصادهای نوظهور به چه نحو از نظریهی حاصل از نظامهای اقتصادی پیشرفته فاصله میگیرند.
کلیدواژه: نظام اقتصادی نوظهور | برنامهریزی | بداههنوازی | استدلال | مالزی | فرآیند استراتژی |
مقاله ترجمه شده |